English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 116 (8374 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
you must have know this U حتما` این مطلب را شمامیدانستید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
inevitable U حتما
of necessity U حتما
indispensably U حتما
certainly U حتما
absolutely <adv.> U حتما
well <adv.> U حتما
quite [completely, perfectly] <adv.> U حتما
definitely <adv.> U حتما
by all means <adv.> U حتما
presently U حتما انا
he is safe to be there U حتما انجاخواهدبود
sure-fire U حتما موفق
without fail U حتما البته بی تخلف
sure thing <idiom> U حتما اتفاق افتادن
You must be out of your mind (senses). U حتما" دیوانه شدی
He must have a hand in it. U حتما" دراینکار دست دارد
It's Lombard Street to a China orange. <idiom> U بطور قطع [حتما] اتفاق می افتد.
He feels he must have the last word. U او فکر می کند که حتما باید حرف خودش را به کرسی بنشاند.
Make sure you give it back. U حتما [آن چیز را] به من برگردانید. [چیزی که به کسی قرض داده می شود.]
labels U مطلب
subjects U مطلب
topic U مطلب
punch-lines U لب مطلب
thoughts U سر مطلب
thought U سر مطلب
afair U مطلب
criteria U مطلب
topics U مطلب
subjecting U مطلب
labelled U مطلب
labeling U مطلب
punch line U لب مطلب
label U مطلب
themes U مطلب
punch-line U لب مطلب
subject U مطلب
theme U مطلب
subjected U مطلب
the point [of the matter] U اصل مطلب
press releases U مطلب مطبوعاتی
label alignment U هم ترازی مطلب
precis U چکیده مطلب
label prefix U پیشوند مطلب
root of the matter U اصل مطلب
the salient point <idiom> U اصل مطلب
issue U صدور مطلب
subject U مطلب زیرموضوع
principals U مطلب مهم
principal U مطلب مهم
subject matter U مطلب موضوع
issues U صدور مطلب
issued U صدور مطلب
gist U مطلب عمده
subjected U مطلب زیرموضوع
subjecting U مطلب زیرموضوع
subjects U مطلب زیرموضوع
enjambment U ادامهء مطلب
matters U مطلب چیز
press release U مطلب مطبوعاتی
mattering U مطلب چیز
mattered U مطلب چیز
matter U مطلب چیز
clipped speech U حذف مطلب
lowdown <idiom> U لپ مطلب ،حقیقت موضوع
hit the bull's-eye <idiom> U به اصل مطلب رسیدن
Lets get to the point. U بپردازیم به اصل مطلب
Lets pass on (proceed) to the main issue. U برویم سر مطلب اصلی
under pledge of secrecy U با قول کتمان مطلب
hugger mugger U تنهایی مطلب محرمانه
repeating label U برچسب یا مطلب مکرر
round about U دور سر گرداندن مطلب
the matter is perplexed U مطلب پیچیده است
The crux of the matter . The quintessence. U جان کلام ( مطلب )
there was no secrecy about it مطلب پوشیده ای نبود
that is not the case U مطلب چنین نیست
to overleap oneself U از مطلب پرت شدن
cliff hanger U مطلب یا داستان جالب
cliff-hanger U مطلب یا داستان جالب
cliff-hangers U مطلب یا داستان جالب
comprehension test U ازمون فهم مطلب
circumgyration U دورزدن درسخن دورسرگرداندن مطلب
the matter itself [the situation itself ] [ the thing itself] U این مطلب بخودی خود
overtype mode U حالت تایپ روی مطلب
to go into the matter U به این مطلب رسیدگی کردن
contraposition U قلب مطلب بطریق منفی
for brevity's sake U از بهر کوتاه کردن مطلب
point of the agenda U اصل مطلب فهرست برنامه
item of the agenda U اصل مطلب فهرست برنامه
the point is U اصل مطلب این است
To wonder from the main topic. U از مطلب اصلی دور افتادن
typeover mode U حالت تایپ روی مطلب
the matter was kept private U مطلب را پوشیده نگاه داشتند
you must know this U شما باید این مطلب را بدانید
the face remains U مطلب همانست که هست فرق نمیکند
to get down to the nitty-gritty [to get down to brass tacks] <idiom> U فوری به اصل مطلب رسیدن [اصطلاح روزمره]
diction U عبارت انتخاب لغت برای بیان مطلب
doodad U مطلب کوچکی که از نظرفراموش شده وبخاطر نمیرسد
slurs U لکه بدنامی مطلب را نادیده گرفتن وردشدن
slurring U لکه بدنامی مطلب را نادیده گرفتن وردشدن
We shall look into the matter in due ( good ) time . U درموقع مناسب باین مطلب رسیدگه خواهد شد
slur U لکه بدنامی مطلب را نادیده گرفتن وردشدن
slurred U لکه بدنامی مطلب را نادیده گرفتن وردشدن
doodads U مطلب کوچکی که از نظرفراموش شده وبخاطر نمیرسد
plate proof U نمونه اول صفحات و مطلب چاپ شده
paragraphist U کسیکه مطلب کوتاه برای روزنامه تهیه میکند
I wI'll not comment on this issue. U درباره این مطلب اظهار نظری نمی کنم
he rode me off on a side issue U نکته فرعی پیش اورده مراازاصل مطلب پرت کرد
May be I can interest you in this issue . U شاید بتوانم علاقه شما را به این مطلب جلب نمایم
catastasis U بخش سوم داستانهای باستانی که اوج مطلب دران بود
palinode U قطعه شعر یا سرودی که مطلب شعر یا سرود قبلی راانکار کند
what matters is that ... U اصل مطلب [چیزی که مهم است] این است که ...
learning curve U منحنی که نمودار این مطلب است که باتکرار یک عمل زمان انجام ان عمل کوتاهتر می گردد
declaratory statute U قانون تاکیدی قانونی است که محتوی مطلب جدیدی نیست بلکه لازم الاجرابودن یک قانون سابق را تاکیدو تصریح میکند
demarche U بعمل می اورد . به این معنی که فرستاده ویژهای برای مذاکره درباره مطلب مورد نظر و تقدیم مدارک کتبی به ان کشور نزد وزیرامور خارجه ان می فرستد
typeover U توانایی یک چاپگر تماسی درضربه زدن بیش از یکبار به کاراکتر و در نتیجه ایجاد اثردرشت و برجستهای از ان روی نسخه چاپی تایپ روی مطلب
Recent search history Forum search
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
1 no!i am not,repeat not,going back to my father to ask for money
1offshoring
0مطلب درباره ی گیاه تورنسل
0مطلب درباره ی گیاه تورنسل
0مطلب درباره ی گیاه تورنسل
0نحوه کار با نرم افزار waze
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com